2) دروازه ی صبر
3) دروازه ی شکر
4) دروازه ی بلا
5) دروازه ی اعظم
بلال حبشی از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمودند:
دروازه ی صبر، در کوچکی است که یک لنگه دارد. حلقه ای ندارد و از یاقوت سرخ است.
دروازه ی شکر، دری است که دو لنگه دارد. فاصله ی میان دو لنگه 50 سال است و از یاقوت سفید است.
دروازه ی بلا، دری است که یک لنگه دارد و از یاقوت زرد است.
بلال پرسید: مگر دروازه ی بلا همان دروازه ی صبر نیست؟
پیامبر (ص)فرمودند: نه!
بلال عرض کرد: پس بلا چیست؟
فرمودند: مصیبت ها، دردها و بیماری ها.
بعد فرمودنـد: ایـن دروازه از یاقوت زرد است و یک لنگه دارد و چه کم اند کسانی که از این در وارد می شوند.
دروازه ی اعظم، مخصوص بندگان صالح و بندگان پارسا و خداخواه است که با خداوند انس و الفت دارند و از آن وارد می شوند.[3]
6) دروازه ی روزه داران(ریّان):
ریّان، به معنی سیراب است که جز روزه داران از آن وارد نمی شوند.[4]
7) دروازه ی پیامبران، صالحان، صدّیقین، شهدا، شیعیان و مسمانان است.
ـ از امیرالمؤمنین(ع) روایت داریم که می فرمایند:
بهشت 8 دروازه دارد که از یکی پیامبران و صدّیقان وارد می شوند. از یکی شهدا و صالحان وارد می شوند.
از پنج دروازه شیعیان وارد می شوند.
و از یک دروازه ی دیگر مسلمانانی که به وحدانیّت خدا ایمان دارند و ذرّه ای با ما اهل بیت(ع) دشمنی نداشته و گمراه نشده اند وارد می شوند.[5]
ـ پیامبر (ص) می فرمایند:
بهشت 8 دروازه دارد و هرکس که می خواهد وارد بهشت شود، باید این خصوصیّات را دارا باشد:
1) اهل صدقه دادن 2) بخشندگی 3) خوش گویی و خوش اخلاقی 4) عدم آزار بندگان خدا. [6]
8 ) دروازه ی جهادگران
ـ پیامبر (ص) فرمودند:
همانا دروازه های بهشت در سایه ی شمشیرهاست و آن هایی که در راه خدا جهاد کردند.[7]
ـ امیرالمؤمنین (ع)می فرمایند:
جهاد، دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای بندگان خاصّش گشوده است.[8]
ـ از امام کاظم(ع)سؤال کردند:
این که می گویند امیرالمؤمنین(ع) دری از درهای بهشت است، یعنی چه؟
فرمودند: یعنی هرکس در خلق و خوی، ایمان و عمل خویش به آن حضرت(ع) تأسّی کند، به بهشت وارد می شود.[9]
برگرفته از کتاب در محضر امیرالمؤمنین(ع) - جلد1
حجة الاسلام والمسلمین محمدرضا حاتم پوری کرمانی
1ـ خصال صدوق، ابواب الثمانیه.
2ـ میزان الحکمه، ج2، ص 807 ، قرب الاسناد، ص 120.
3ـ همان مدرک و بحارالانوار، ج8، ص116.
4ـ معانی الاخبار، ص409.
5ـ خصال صدوق، ص 408.
6ـ میزان الحکمه، ج2، ص 809ـ الدُور المنثور، ج1، ص597.
7ـ همان مدرک.
8ـ نهج البلاغه، خطبه ی 27.
9ـ اصول کافی، ج2، ص389.